ا می خواهم كتابی رو معرفی  كنم كه بخشی از آن را می نویسم

سه راه رویارویی بارنج

1-    خدا عشق است عشقی همه گیر او هرگز دردی بر ما نازل نمی كند مگر انكه به خیر ما باشد .دردهای جسمانی وسایر ناراحتی ها بی هدف نیستند  آنها درسهایی را كه نیاز داریم به ما می آموزند وقتی كه درسهایی مورد نظر را آموختیم ناراحتی به خودی خود از میان میرود

2-    جوینده ی خدا باید مشتاق باشدكه خواست خدا را انجام دهد وحتی انجام خواست خودش را نبیند  اگر خواست خدا باشدكه من رنج ببرم نباید آرزو كنم كه بهبود یابم اگرخدا چیزی  برای من می خواهد  از آن روست كه به من عشق می ورزد  ایا بهتر نیست در اتش دوزخ بسوزم  اماعشق خدا را دریافت كنم كه بسیار برتر از نعمتهای بهشت است. عشق خدا تنها قانونی است كه اهمییت دارد.وقتی می دانم او مرا دوست دارد دردی كه برایم میفرستد شیرین  قابل تحمل و معنادار است..می دانم كه این درد گذراست و پس از آن  یكبار دیگر عشق عظیم ورحمت بی كران خدا را با تمامی وجودم احساس خواهم كرد

3-    تفاضا برای چیزی كمتر از خدا به  نظر بچه گانه می رسد هنگام دعا كه رو به خدا می كنیم هرگز نمی توانم  از او چیز هایی دنیایی یا اسایش بخواهم زیرا در آن لحظات هیچ چیز بهتر وبرتر از عشق او نیست پس  از خدا  می خواهم كه مهرش را به من بدهد وقتی كه او از آن من است هرآنچه دارد به من تعلق میگیرد پس بی نیاز هستم